تجزیه و تحلیل کاریوتیپی ژنوتیپ‌های بومادران با استفاده از روش‎های آماری چند متغیره

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی- دانشگاه بیرجند- دانشکده کشاورزی- گروه زراعت و اصلاح نباتات

2 معلم- آموزش و پرورش بیرجند

چکیده

به منظور مطالعه سیتوژنتیکی و تعیین سهم هر یک از صفات کاریوتیپی در ایجاد تنوع شش ژنوتیپ از دو گونه بومادران A. millefolium و A. santolina مورد بررسی قرار گرفت. برای تهیه نمونه کروموزومی مناسب 5/0 سانتی متر نوک ریشه جدا و پس از پیش تیمار تثبیت گردید. بعد از هیدرولیز، اسکواش و در نهایت عکسبرداری و تهیه کاریوتیپ صورت گرفت. عدد پایه کروموزومی در تمام ژنوتیپ‎ها x=9 بود. ژنوتیپ‌های الیگودرز، اردبیل، مشکین شهر دیپلوئید و اراک، ایلام و استهبان تتراپلوئید بودند. براساس جدول دو طرفه استبینز اراک و ایلام در کلاس 1A، اردبیل و مشکین شهر در کلاس 2A و الیگودرز و استهبان در کلاس 1B قرار گرفتند. مقایسه میانگین ها نشان داد که از نظر S، L و T استهبان دارای کمتربن و الیگودرز دارای بیشترین مقدار می‌باشد. در تجزیه به عامل‎ها دو عامل در مجموع بیش از 92/90 درصد از کل تغییرات داده‌ها را توجیه کردند. عامل اول با توجیه 65/46 درصد از تغییرات شامل ضرایب عاملی مثبت و معنی دار برای صفات L/S و L-S و ضرایب عاملی منفی و معنی دار برای صفات %F و S/L بود؛ لذا عامل نسبت بازوهای کروموزومی و شاخص‎هازیوارا نامگذاری شد. عامل دوم با توجیه 27/44 درصد ازتغییرات، دارای ضرایب عاملی مثبت و معنی دار برای صفات S، L، T و %RL بود؛ لذا عامل اندازه کروموزوم یا ژنوم نامیده شد. تجزیه خوشه‎ای ژنوتیپ‎ها را در دو خوشه گروه بندی نمود. در تجزیه‎های آماری از نرم افزارهای Excel (2007)، Photoshop (Adobe Photoshop CS2) و SPSS (PASW Statistics18) استفاده شد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Karyotypic analysis of Yarrow (Achillea spp) genotypes using multivariate statistical methods

نویسندگان [English]

  • Mohammad Zabet 1
  • Fateme Afshari 2

1 Assistant Professor- Department of agronomy and plant breeding- Faculty of agriculture- University of Birjand

2 Teacher- Ministry of Education and cultural

چکیده [English]

In order to cytogenetic study were examined six genotypes of Achillea including, A. millefolium and A. Santolina. In this study were done karyotype determination and determination of the traits contribution in variation. To provide appropriate examined samples, after gathering roots, 0.5 cm root tip was removed and then was carried out pre-treatment and fixation, respectively. After hydrolysis and squash were done imaging and finally were prepared karyotypes. In all genotypes basic chromosome number was x = 9. Three genotypes Aligoodarz, Ardabil and Meshkinshar were diploid and Arak, Ilam and Estahban were tetraploid. Based on Stebbins method, Arak and Ilam were classified in Class 1A, Ardabil and Meshkinshar in Class 2A and Aligoodarz and Estahban in Class 1B, respectively. Mean comparisons revealed that the Estahban and Aligoodarz had the lowest and highest the value of the S, L and T respectively. In factor analysis, two factors were explained more than %90.92 of the variance. The first factor was explained %46.65 of variance and was correlated positively with the L/S and the L-S was correlated negatively with %F and the ratio S/L. Therefore, this factor was named as the arm chromosome ratio arm and Huziwara index. The second factor explained %44.27 of variance and was correlated positively with the S, L, T and %RL. Therefore, this factor was named as the chromosome or genome size. Cluster analysis was classified genotypes into two clusters. In statistical analysis employed software's including, excel (2007), Photoshop (Adobe Photoshop CS2) and SPSS (PASW Statistics18).

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cytogenetics
  • Karyotype
  • Factor
  • Cluster

تجزیه و تحلیل کاریوتیپی ژنوتیپهای بومادران با استفاده از روشهای آماری چند متغیره

محمد ضابط1* و فاطمه افشاری2

1 بیرجند، دانشگاه بیرجند، دانشکده کشاورزی، گروه زراعت و اصلاح نباتات 

2 بیرجند، آمورزش و پرورش خراسان جنوبی 

تاریخ دریافت: 24/12/92              تاریخ پذیرش: 12/7/93

چکیده

به منظور مطالعه سیتوژنتیکی و تعیین سهم هر یک از صفات کاریوتیپی در ایجاد تنوع شش ژنوتیپ از دو گونه بومادران A. millefolium و A. santolina مورد بررسی قرار گرفت. برای تهیه نمونه کروموزومی مناسب 5/0 سانتیمتر نوک ریشه جدا و پس از پیش تیمار تثبیت گردید. بعد از هیدرولیز، اسکواش و در نهایت عکسبرداری و تهیه کاریوتیپ صورت گرفت. عدد پایه کروموزومی در تمام ژنوتیپها x=9 بود. ژنوتیپهای الیگودرز، اردبیل، مشکین شهر دیپلوئید و اراک، ایلام و استهبان تتراپلوئید بودند. براساس جدول دو طرفه استبینز  اراک و ایلام در کلاس 1A، اردبیل و مشکین شهر در کلاس 2A و الیگودرز و استهبان در کلاس 1B قرار گرفتند. مقایسه میانگینها نشان داد که از نظر S، L و T استهبان دارای کمتربن و الیگودرز دارای بیشترین مقدار می­باشد. در تجزیه به عاملها دو عامل در مجموع بیش از 92/90 درصد از کل تغییرات داده­ها را توجیه کردند. عامل اول با توجیه 65/46 درصد از تغییرات شامل ضرایب عاملی مثبت و معنی دار برای صفات L/S و L-S و ضرایب عاملی منفی و معنی دار برای صفات %F و S/L بود؛ لذا عامل نسبت بازوهای کروموزومی و شاخص‎هازیوارا نام گذاری شد. عامل دوم با توجیه 27/44 درصد ازتغییرات، دارای ضرایب عاملی مثبت و معنی دار برای صفات S، L، T و %RL بود؛ لذا عامل اندازه کروموزوم یا ژنوم نامیده شد. تجزیه خوشه‎ای ژنوتیپها را در دو خوشه گروه بندی نمود. در تجزیه‎های آماری از نرم افزارهای Excel (2007)، Photoshop (Adobe Photoshop CS2) و SPSS (PASW Statistics18) استفاده شد.

واژه های کلیدی: سیتوژنتیک، کاریوتیپ، عاملها، کلاستر

* نویسنده مسئول، تلفن: 09151605645 ، پست الکترونیکی: mzabet@birjand.ac.ir 

مقدمه

 

گیاهان دارویی و معطر جزء مهمی از پوشش گیاهی مدیترانه ای و مناطق نیمه خشک جهان است. آنها نقش مهمی در معیشت جوامع روستایی هم از جهت تأمین سلامت و هم به لحاظ مادی دارند. گیاهان دارویی هنوز هم به طور گسترده‎ای در طب سنتی استفاده می شوند و به شدت در صنعت داروسازی مورد تقاضا می‎باشند (19). بومادران متعلق به خانواده کاسنی‎ها (Asteraceae) می‎باشد و دارای 130 گونه علفی چند ساله در جهان است (13 و 21) که اکثراً در آسیا و اروپا، بعضاً در آفریقای شمالی و تعداد کمی در آمریکای شمالی و نیمکره جنوبی پراکنده شده اند (4). تعداد زیادی از گونه‎های آن اهلی و محدود به نواحی مشخص؛ در حالی که گونه‎های دیگری از آن در دامنه وسیع جغرافیایی رشد می کند (23). 19 گونه از بومادران که در نواحی مختلفی از ایران رشد می کنند گزارش شده است (18).

انجام مطالعات سیتوژنتیکی در گیاهان بومی و وحشی اهمیت زیادی دارد. اولین قدم در جهت شناخت خصوصیات ژنتیکی یک گیاه تشخیص وضعیت کروموزومهای آن گیاه می باشد. به کمک اطلاعات کروموزومی امکان مقایسة گونه‎ها و جمعیتها فراهم می گردد. جمعیتهای متعلق به یک گونه هر یک سازش ژنومی خاص خود را با محیطی که در آن می رویند، نشان می دهند. با افزایش اختلافات سازشی ممکن است واریته‎های جدید و حتی گونه‎های جدید در رویشگاههای گیاهی به وجود آیند. بنابراین کروموزومها عوامل مناسبی هستند که می توان براساس آنها روند تکاملی گیاهان را تعیین نمود (12، 25، 26 و 27).

عدد پایه کروموزومی در جنس بومادران x=9 و اکثراً دیپلوئید می‎باشند؛ لیکن گونه‎های 4x، 6x و 8x نیز وجود دارند (6). تجزیه و تحلیل سیتولوژیکی 19 ژنوتیپ متعلق به هفت گونه نشان داد که دو گونه A. filipendulina و A. tenuifolia دیپلوئید (2n=2x=18) و سه گونه A. bieberstinii، A. pachycephala و A. aucheri تتراپلوئید (2n=4X=36) هستند. دو سطح پلوئیدی 2n=6x=54 و 2n=8x=72 در A. millefolium و دو سطح پلوئیدی 2n=2x=18 و 2n=4X=36 در گونه santolina A. نیز مشاهده شد. تجزیه و تحلیل خوشه‎ای ژنوتیپهای مورد مطالعه را در سه گروه دسته بندی نمود. در گروه اول گونه‎های دیپلوئید، در گروه دوم گونه‎های تتراپلوئید و در گروه سوم گونه A. millefolium (هگزاپلوئید، اکتاپلوئید) و A. bieberstinii (تتراپلوئید) قرار گرفتند. ژنوتیپهای متعلق به گروه یک از لحاظ تکاملی در اولین سطح قرار داشتند و گروههای دیگر متکامل تر بودند. بر اساس جدول دو طرفه استبینز همه گروهها در کلاس A گروه بندی شدند (5). بررسی کاریوتیپ شش گونه بومادران (A. falcata, A. millefolium, A. setacea, A. nobilis, A. bieberstinii, A.) از نواحی جغرافیایی مختلف ترکیه نشان داد که تعداد کروموزومها 2n 2x=18، 2n=4x=36 و 2n=7-8x=67 می‎باشد. آنالیز کاریوتیپی نشان داد که کروموزومهای گونه‎های بومادران غالباً متا و ساب‎متاسنتریک می‎باشند (2). در مطالعه‎ سیتولوژیکی دیگری بر روی 14 جمعیت از 8 گونه بومادران ایران به این نتیجه رسیدند که گونه‎های A. eriophora، A. tenuifolia، A. oxyodonta،  A. talagonica و A. bieberstinii دارای 2n = 2x = 18، گونه‎های A. wilhelmsii و A. vermicularis دارای 2n = 4x = 36 و گونه A. millefolium دارای 2n = 6x = 54 کروموزوم می‎باشد. گونه‎های تتراپلوئید و هگزاپلوئید در متافاز میوز تنها بیوالانت نشان دادند که این احتمالاً نشان دهنده طبیعت آلوپلوئیدی این گونه‎ها می‎باشد (23). با بررسی ویژگیهای مورفولوژی شش گونه از بومادران مشخص گردید که شش گونه مورد مطالعه به دو گروه دیپلوئید 2n=2x=18 (A. filipenula،  A. eriophora،  A. wilhelmsii) و تتراپلوئید 2n=4x=36 (A. bieberstinii، A. tenuifolia،  A. millefolium) تقسیم می شوند (10).

مطالعات کاریوتیپی به منظور مقایسه اختلاف موجود و آشکار شدن سیر تکاملی در کروموزومهای تشکیل دهنده ژنوم انجام می گیرد. اهمیت مطالعات سیتولوژیکی به این موضوع برمی گردد که کروموزومها حامل ژنها هستند و آنها اطلاعات ژنتیکی مربوط به فنوتیپ گیاه را دارا می‎باشند (24). با توجه به اینکه خصوصیات گیاهی تا حدود زیادی تحت کنترل مواد ژنتیکی هسته‎ای هستند، بنابراین یکی از روشهای بررسی تنوع در ارقام و گونه‎های مختلف گیاهی، انجام مطالعات سیتوژنتیکی و کاریوتیپی می‎باشد. بدیهی است گونه‎هایی که از لحاظ پارامترهای سیتوژنتیکی و خواص کروموزومی به هم شبیه هستند در بحث روابط بین گونه‎ای قرابت بیشتری داشته و در صورت وجود صفات مطلوب در این گونه‎ها امکان تلاقی بین گونه‎ای برای جمع‎آوری ژنهای مطلوب در یک گیاه وجود خواهد داشت (28). اولین قدم در شناخت ژنوم یک گونه مطالعه تعداد، شکل و رفتار کروموزومهای آن است (7).

در این تحقیق سعی شده با استفاده از روشهای آماری چند متغیره تشخیص و تفکیک ژنوتیپها دقیق‎تر صورت گیرد، لذا مهم­ترین اهداف این بررسی عبارتند از: 1- تعیین کاریوتیپ، شکل، اندازه کروموزومها و تعیین سطح پلوئیدی ژنوتیپها 2 – گروه‎بندی ژنوتیپها با در نظر گرفتن کلیه پارامترهای کاریوتیپی و تعیین قرابت و دوری ژنوتیپها با استفاده از تجزیه کلاستر 3 –تعیین سهم هر یک از صفات کاریوتیپی در ایجاد تنوع بین ژنوتیپها و 4- تعیین والدین جهت تلاقی و معرفی بهترین هیبرید با توجه به ژنوتیپهای موجود.

مواد و روشها

این پژوهش در آزمایشگاه گیاه شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال 90-89 انجام شد. مواد گیاهی شامل 6 ژنوتیپ از دو گونه بومادران بود. 4 ژنوتیپ متعلق به گونه Achillea millefolium و مربوط به نواحی اردبیل، مشکین شهر، ایلام و استهبان و دو ژنوتیپ متعلق به گونه Achillea santolina و مربوط به نواحی اراک و الیگودرز بود. برای تهیه نمونه کروموزومی مناسب مراحل زیر اجرا شد: 1- جمع آوری ریشه: پتری دیشهای حاوی بذور به مدت 1 تا 2 روز در یخچال قرار داده شد و سپس برای ادامه جوانه زنی به محیط منتقل شدند. بعد از 3 الی 4 روز که ریشه ها جوانه زده و طول آنها به 1 تا 2 سانتیمتر رسید، برداشت شدند. 5/0 سانتیمتر از نوک ریشه برای انجام مراحل بعد به وسیله تیغه جدا گردید. 2- پیش تیمار ریشه: به دلیل ریز بودن کروموزومها ریشه ها به مدت 2 تا 4 ساعت در محلول 8- هیدروکسی کینولین پیش تیمار شدند. زمان مطلوب برای به دام انداختن کروموزومها در متافاز 5/2 ساعت به دست آمد. 3- تثبیت ریشه: ریشه ها پس از پیش تیمار به خوبی با آب مقطر شسته شده و سپس به مدت 18 تا 24 ساعت در اپندورف‎های حاوی تثبیت کننده (محلول تثبیت کننده کارنوی -1) در دمای 1 تا 4 درجه سانتی‎گراد نگهداری شدند. 4- هیدرولیز ریشه: در دماهای بالا متلاشی شدن کروموزومها و در دماهای پایین عدم هیدرولیز مناسب مشاهده شد. پس از چندین بار تکرار آزمایش ریشه ها در اسید کلریدریک نرمال (HCl 1 نرمال) در دمای محیط به مدت 20 دقیقه قرار داده شدند تا بافتهای ریشه نرم شده و نتیجه مورد نظر حاصل گردید. 5- رنگ آمیزی ریشه: پس از شست و شوی کامل انتهای مریستمی ریشه؛ عمل آب‎گیری انجام و رنگ آمیزی صورت گرفت. ریشه ها به مدت 45 دقیقه در دمای محیط درون استواورسئین قرارداده شدند. 6- اسکواش: بعد از رنگ آمیزی، نوک ریشه با تیغ جدا و با سوزن آزمایشگاه خرد و له کردن بافت مریستمی نوک ریشه انجام گردید. به منظور نرم کردن بافت، رنگ پذیری بهتر، تورم سلولها و خنثی کردن اثرهای اتانول، یک قطره اسید استیک 45 درصد به نمونه های واقع بر روی لام اضافه شد و له کردن بر روی اسید استیک انجام گردید. 7-عکسبرداری و تهیه کاریوتیپ: پس از اسکواش، اسلاید آماده شده به وسیله فتومیکروسکوپ نوری مدل Olympus-BX41 مورد بررسی قرارگرفت و سپس از سلولهای متافازی مناسب عکسبرداری گردید. برای عکسبرداری از فیلم 135 میلیمتری سیاه و سفید با وضوح 400 استفاده شد (3 و 17). با استفاده از اطلاعات به دست آمده از اندازه‎گیری بازوی بلند (L)، بازوی کوتاه (S) و طول کل کروموزوم (T) پارامترهای کاریوتیپی شامل: اختلاف طول دو بازوی کروموزومی (L-S) (15)، شاخص‎هازیوارا (%F) (14)، طول نسبی کروموزوم (%RL) (3 و 17)، شاخص درصد شکلی کلی (%TF) (14)، شاخص r-value (L/S) (26)، شاخص نسبت بازوها (S/L) (16)، اختلاف دامنه طول نسبی (%DRL)، طول نسبی کوتاه‎ترین کروموزوم (%S)، طول یک سری کامل کروموزومی (TCL)، میانگین طول کروموزوم (MCL) سطح پلوئیدی (2n) و فرمول کاریوتیپی (KF) محاسبه شد. در نهایت با استفاده از اطلاعات موجود کاریوگرام و ایدیوگرام ژنوتیپهای مربوطه ترسیم گردید (3 و 17).

به منظور تشحیص وجود تفاوت بین کاریوتیپها داده‎های کاریوتیپی در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی با تعداد تکرار متفاوت مورد تجزیه واریانس قرار گرفت. برای تشخیص تفاوت بین کروموزومها از تحلیل واریانس دو طرفه بدون اثرات متقابل استفاده شد. مقایسه میانیگن صفات مختلف با استفاده از آزمون دانکن انجام گردید. برای تعیین جایگاه ژنوتیپهای مختلف از تجزیه کلاستر به روش وارد و معیار فاصله اقلیدسی استفاده شد. بررسی رابطه همبستگی بین کاریوتیپها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و در نهایت جهت تعیین سهم هر یک از صفات کاریوتیپی در ایجاد تنوع بین ژنوتیپها، تجزیه به عاملها به روش مؤلفه های اصلی انجام شد. در تجزیه‎های آماری از نرم افزارهای Excel (2007)، Photoshop (Adobe Photoshop CS2) و SPSS (PASW Statistics18) استفاده شد.

نتایج

بررسی ویژگیهای کاریوتیپی: پارامترهای %TF، %DRL، %S، TCL، MCL، L/S، S/L،2n و KF در جدول 1 و کاریوگرام ژنوتیپهای مد نظر در شکل 1 ارائه گردیده است.

 

 

جدول 1- پارامترهای اندازه‎گیری شده در ژنوتیپهای بومادران

ژنوتیپ

2n

%TF

%DRL

MCL

%S 

L/S(μm)

S/L(μm)

TCL(μm)

KF 

الیگودرز

18

08/42 

82/7 

50/5 

20/6 

10/2 

44/0

9/49

8m +1sm

اردبیل

18

90/40 

92/4 

90/2 

09/9

54/1 

64/0 

4/26 

1M+8m

مشکین شهر

18

80/40 

90/6 

72/2 

30/7 

94/1 

51/0 

5/24 

1M+6m+2sm

اراک

36

07/46 

50/2 

60/2 

20/4 

60/1 

62/0 

1/47 

2M+16m 

ایلام

36

50/40 

20/2 

38/3 

26/4 

57/1 

63/0 

9/60 

16m+2sm

استهبان

36

80/41

49/4

27/2 

68/2 

63/2 

37/0 

0/41 

17m+1sm

TCL: طول یک سری کامل کروموزومی، S/L: شاخص نسبت بازوها (نسبت بازوی کوتاه به بلند)، L/S: شاخص r-value (نسبت بازوی بلند به کوتاه، %S: طول نسبی کوتاه‎ترین کروموزوم، MCL: میانگین طول کروموزوم، %DRL: اختلاف دامنه طول نسبی،  %TF: شاخص درصد شکلی کلی،  2n: سطح پلوئید (تعداد کروموزومها)

  

شکل 1- کاریوگرام شش اکوتیپ بومادران (به ترتیب از بالا به پایین:  الیگودرز، اردبیل، مشکین شهر، اراک، ایلام و استهبان)

 

بررسی کمی مقدار %TF نشان می‎دهد که حداکثر این مقدار( 07/46 درصد) مربوط به ژنوتیپ اراک و حداقل آن (5/40 درصد) مربوط به ژنوتیپ ایلام است. بیشترین مقدار S % مربوط به ژنوتیپ اردبیل (09/9 درصد) و کمترین مقدار آن مربوط به ژنوتیپ استهبان ( 68/2 درصد) می باشد. حداکثر میزان کمیت %DRL مربوط به ژنوتیپ الیگودرز (82/7) و حداقل آن مربوط به ژنوتیپ ایلام (2/2) می‎باشد. حداکثر میزان کمیت TCL (9/60) مربوط به ژنوتیپ ایلام و حداقل این مقدار (5/24) مربوط به ژنوتیپ مشکین شهر می‎باشد. حداقل مقدار S/L (37/0) مربوط به ژنوتیپ استهبان و بیشترین مقدار آن (64/0) مربوط به ژنوتیپ اردبیل می‎باشد. کمترین مقدار L/S (54/1) مربوط به ژنوتیپ اردبیل و بیشترین مقدار آن (63/2) مربوط به ژنوتیپ استهبان می‎باشد.

بررسی فرمول کاریوتیپی نشان می‎دهد که ژنوتیپ اراک با داشتن فرمول کاریوتیپی 2M+16m و ژنوتیپ اردبیل با داشتن فرمول کاریوتیپی 1M+8m متقارن‎ترین ژنوتیپها می باشند. عدم وجود کروموزومهای دیگر نشان می‎دهد که این دو ژنوتیپ از نظر تیپ کروموزومی نسبتاً یکسان هستند. ژنوتیپ مشکین شهر با دارا بودن فرمول کاریوتیپی 1M+6m+2sm و ژنوتیپ ایلام با داشتن فرمول کاریوتیپی 16m+2sm به دلیل داشتن 2 کروموزوم ساب‎متاسانتریک، نامتقارن‎ترین فرمول کاریوتیپی را دارا می‎باشند. با توجه به جدول استبینز (جدول 2) ژنوتیپهای اراک و ایلام در کلاس 1A، ژنوتیپهای اردبیل و مشکین شهر در کلاس 2A و ژنوتیپهای الیگودرز و استهبان در کلاس 1B قرار گرفتند.

تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه دادههای کاریوتیپی: همان گونه که مشاهده می گردد (جدول 3) ژنوتیپهای مد نظر از لحاظ کلیه صفات دارای تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد می‎باشند. این امر مؤید وجود تنوع کروموزومی در ژنوتیپهای مورد بررسی می باشد؛ به عبارت دیگر بین حداقل دو ژنوتیپ از لحاظ کلیه صفات فوق تفاوت وجود دارد.

نتایج حاصل از تجزیه واریانس دو طرفه ( جدول 4) برای ژنوتیپهای 9 و 18 جفت کروموزومی به طور جداگانه نشان می‎دهد که در هر دو حالت 9 و 18 کروموزومی بین ژنوتیپها از نظر پارامترهای S، L و T تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. بین کروموزمها نیز به طور جداگانه از لحاظ پارامترهای کروموزومی S،L، T و %RL تفاوت معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. کروموزومهای مختلف از نظر سایر پارامترهای کروموزومی با یکدیگر اختلافی ندارند.

 

جدول2- تقارن کاریوتیپی (دسته بندی دوطرفه ی استبینز) در ژنوتیپهای بومادران

نسبت کروموزومها با L/S بیشتر از 2

بلندترین کروموزوم/کوتاهترین کروموزوم

1.0

0.51-0.99 

0.01-0.5

0.00

4Aَ

3A

2A (G2, G3)

1A (G4, G5)

<2

4B

3B

2B 

1B (G1, G6) 

2-4

4C

3C 

2C

1C 

>4

           توضیح: G1: الیگودرز، G2: اردبیل، G3: مشکین شهر، G4: اراک، G5: ایلام،G6 : استهبان

جدول 3- تجزیه واریانس یک طرفه صفات کاریوتیپی ژنوتیپهای بومادران

میانگین مربعات

منبع تغییر

درجه آزادی

%RL 

%F

L-S

S/L

L/S

T

L

S

تیمار

5

**13/111

**83/47

**07/0

**07/0

**24/0

**61/14

**19/5

**48/2

خطا

75

94/1

70/17

09/0

02/0

06/0

33/0

14/0

07/0

                     * و **: معنی دار در سطح 5% و 1%

جدول 4- تجزیه واریانس دو طرفه صفات کاریوتیپی در ژنوتیپهای بومادران

%RL

%F

L-S

S/L

L/S

T

L

S

DF

منبع تغییرات

 

00/0

64/7

40/0

00/0

08/0

**24/22

**18/7

**18/4

2

ژنوتیپ

9جفت کروموزمی

**78/12

87/29

21/0

02/0

10/0

**62/1

**63/0

**29/0

8

کروموزوم

56/0

85/30

19/0

03/0

13/0

28/0

15/0

08/0

16

خطا

00/0

**89/98

**88/0

**15/0

**44/0

**57/5

**57/2

**79/0

2

ژنوتیپ

 

**73/1

95/12

04/0

00/0

03/0

**41/0

**15/0

**07/0

17

کروموزوم

18جفت کروموزومی

15/0

03/12

04/0

01/0

04/0

02/0

02/0

01/0

34

خطا

         *: در سطح 5% معنی دار **: در سطح 1% معنی دار

 

مقایسه میانگین ژنوتیپها از نظر صفات کاریوتیپی: نتایج حاصل از این تجزیه نشان داد (جدول 5) که شش ژنوتیپ مورد مطالعه از نظر صفات مورد اندازه‎گیری در دسته های مختلفی قرار می گیرند. از نظر صفات S،L و T ژنوتیپ استهبان دارای کمترین مقدار بود. ژنوتیپ الیگودرز از نظر صفات S،L، T، L-S، %F و %RL دارای بیشترین مقدار بود. از لحاظ سایر صفات نیز ژنوتیپ استهبان به طور مشترک با ژنوتیپهای ایلام و اراک دارای کمترین مقدار از لحاظ آماری بود.

 

 

جدول 5- مقایسه میانگین صفات کاریوتیپی در ژنوتیپهای بومادران

                                                                                       صفات

ژنوتیپ

% RL

%F

L-S

S/L

L/S

T

L

S

الیگودرز

b09/11

ab33/42

d88/0

a74/0

ab33/1

d54/5

d21/3

d33/2

اردبیل

b08/11

a18/41

bc52/0

a71/0

b45/1

bc93/2

bc72/1

bc20/1

مشکین شهر

b07/11

a51/40

bc50/0

a70/0

b52/1

ab72/2

ab61/1

ab11/1

اراک

a51/5

b10/45

a21/0

b86/0

a18/1

ab62/2

ab41/1

bc21/1

ایلام

a54/5

a50/40

cd64/0

a69/0

b49/1

c38/3

c01/2

c37/1

استهبان

a53/5

ab02/42

ab37/0

a73/0

ab38/1

a28/2

a32/1

a96/0

S: بازوی کوتاه، L: بازوی بلند، T: طول کل کروموزوم، L/S: نسبت بازو بلند به کوتاه، S/L: نسبت بازوی کوتاه به بلند، L-S: اختلاف بازوی بلند و کوتاه،  %F: شاخص‎هازیوارا،  %RL: طول نسبی کروموزوم


تجزیه همبستگی: نتایج تجزیه همبستگی (جدول 6) نشان می‎دهد که بین کلیه ژنوتیپها همبستگی معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. آنچه از این جدول معلوم می گردد این است که بین ژنوتیپهای 36 کروموزومی (ایلام، اراک و استهبان) و بین ژنوتیپهای 18 کروموزومی (اردبیل و مشکین شهر) همبستگی 100 درصد وجود دارد.

تجزیه به مؤلفه های اصلی و تجزیه به عاملها: بر اساس نتایج حاصل از تجزیه به عاملها (جدول 7) دو عامل و در مجموع 92/90 درصد از کل تغییرات داده­ها (واریانس) را توجیه کردند. عامل اول 65/46 درصد از واریانس و عامل دوم 27/44 درصد از واریانس موجود در داده‎ها را توجیه نمودند.

جدول 6- تجزیه همبستگی داده‎های کاریوتیپی در ژنوتیپهای بومادران

 

الیگودرز

اردبیل

مشکین شهر

اراک

ایلام

استهبان

الیگودرز

1

 

 

 

 

 

اردبیل

**997/0

1

 

 

 

 

مشکین شهر

**996/0

**1

1

 

 

 

اراک

**993/0

**989/0

**1

1

 

 

ایلام

**995/0

**990/0

**989/0

**1

1

 

استهبان

**994/0

**991/0

**990/0

**1

**1

1

جدول 7- مقادیر ویژه، درصد واریانس، واریانس تجمعی و ضریب بردارهای ویژه حاصل از تجزیه به عامل‎ها در ژنوتیپهای بومادران

مولفه دوم

 

مولفه اول

 

صفات

96/0

 

21/0-

 

طول بازوی کوتاه( S)

94/0

 

29/0

 

طول بازوی بلند (L)

98/0

 

09/0

 

طول کل کروموزوم(T)

01/0-

 

98/0

 

نسبت بازوی بلند به کوتاه (L/S)

07/0-

 

99/0-

 

نسبت بازوی کوتاه به بلند (S/L)

52/0

 

82/0

 

تفاوت بازوی بلند و کوتاه (L-S)

04/0-

 

98/0-

 

% F

70/0

 

16/0

 

%RL

85/2

 

43/4

 

مقدار ویژه

27/44

 

65/46

 

در صد واریانس توجیه شده

92/90

 

65/46

 

در صد واریانس تجمعی توجیه شده

تجزیه کلاستر: دندروگرام به دست آمده از تجزیه خوشه‎ای ژنوتیپها را در دو خوشه گروه بندی نمود (شکل 2). در خوشه اول ژنوتیپهای اردبیل، مشکین شهر و الیگودرز و در خوشه دوم ژنوتیپ­های اراک، ایلام و استهبان قرار گرفت. بررسی خوشه ها نشان می‎دهد که ژنوتیپهای با سطوح پلوئیدی یکسان ولو اینکه از گونه‎های متفاوت باشند در یک گروه قرار گرفته است. ژنوتیپ اردبیل و مشکین شهر در یک زیر گروه و ژنوتیپهای ایلام و استهبان در زیر گروه دیگر قرار گرفت و این نشان می‎دهد که این ژنوتیپها قرابت کروموزومی زیادی با یکدیگر دارند.

 

 

شکل 2- دندروگرام حاصل از تجزیه کلاستر ژنوتیپهای بومادران

 


بحث و نتیجه گیری

در بررسی کاریوتیپ اندازه کروموزومها متفاوت بود؛ متفاوت بودن اندازه طول کروموزومها حکایت از یک کاریوتیپ پیشرفته و دارای کروموزومهایی با اندازه مختلف می نماید (29). اندازه بزرگ کروموزومی ممکن است ناشی از تکرار در مکانهای ژنی و در سریهای مختلف باشد که خود نشانگر حرکت به سوی سازگاری است؛ البته عکس این مطلب نیز صادق است چرا که مضاعف شدن ژنها به صورت عرضی، توأم با کوتاه شدن کروموزومها در گونه‎های مختلف بعضی از جنسها بوده است (22).

حداکثر میزان TCL در ژنوتیپهای ایلام و الیگودرز و حداقل این مقدار در ژنوتیپهای اردبیل و مشکین شهر مشاهده شد. مقدار طول کل کروموزومهای ژنوتیپ الیگودرز علی رغم داشتن 18 کروموزوم از ژنوتیپ استهبان که 36 کروموزوم دارد بیشتر است. میزان DNA همبستگی بسیار خوبی با طول کاریوتیپ و سطح پلوئیدی از خود نشان می‎دهد؛ بنابراین می‎توان نتیجه گرفت که مقدار DNA در ژنوتیپهای ایلام و الیگودرز در بالاترین سطح و در ژنوتیپهای اردبیل و مشکین شهر در پایین ترین سطح قرار دارد. تغییرات میزان ژنوم به روند تکامل و سایر تفاوتهای مربوط به انتخاب اکولوژیکی محیط وابسته است. اختلاف طول کاریوتیپ در ژنوتیپها با سطح پلوئیدی متفاوت کاملاً مشخص است و طول کاریوتیپ را می‎توان در ژنوتیپ تتراپلوئید دو برابر طول کاریوتیپ همتای دیپلوئید آن دانست؛ لیکن این امر در مورد ژنوتیپ الیگودرز (دیپلوئید) و استهبان (تتراپلوئید) صادق نمی‎باشد و بر خلاف گزارشات قبلی می‎باشد؛ علت این امر شاید این باشد که استهبان از دو برابر شدن الیگودرز به وجود نیامده است (30). مقایسه میانگینها نشان می دهد که استهبان و الیگودرز از لحاظ اکثر پارامترهای مربوط به کروموزوم متفاوت بوده و در گروههای مختلفی قرار گرفته اند. قرار گرفتن در گروههای مختلف نشان دهنده متفاوت بودن ژنهای آنها دارد. از طرف دیگر با نگاهی به جدول ملاحظه می شود که اکوتیپهای تتراپلوئید (اراک، ایلام و استهبان) هیچ کدام از لحاظ طولی دو برابر الیگودرز نمی باشند؛ لیکن تقریباً اندازه آنها دو برابر اکوتیپهای اردبیل و مشکین شهر می‎باشد؛ بنابراین این ژنوتیپها (اراک، ایلام و استهبان) می توانند از اکوتیپهای اردبیل و مشکین شهر به وجود آمده باشند. با در نظر گرفتن فرمول کاریوتیپی؛ اردبیل متقارن تر از مشکین شهر می باشد؛ لذا احتمال منشاء گرفتن استهبان، اراک و ایلام از اکوتیپ اردبیل بیشتر از مشکین شهر می باشد. به طور کل بررسی خصوصیات کروموزومی ژنوتیپهای مختلف بومادران نشان می‎دهد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین طول کروموزومها وجود دارد و هم در بین گونه‎ها و هم درون گونه‎ها برای شاخصهای محاسبه شده تنوع وجود دارد و این مؤید این مطلب است که بین ژنوتیپهای مختلف تغییرات ژنتیکی و به تبع آن تغییرات فنوتیپی قابل توجه می‎باشد. از این رو تحقیقات بعدی برای شناسایی صفات مطلوب و انتقال آنها در یک واریته و معرفی آن به عنوان یک رقم زراعی حائز اهمیت می‎باشد.

در این تحقیق گونه A. millefolium هم به صورت دیپلوئید و هم تتراپلوئید مشاهده شد و تعداد کروموزومها در اکوتیپهای اردبیل و مشکین شهر 2n=2x=18 و در اکوتیپهای ایلام و استهبان 2n=4x=36 می‎باشد که این با گزارشات قبلی که آن را گونه‎ای تتراپلوئید (2n=4x=36)، هگزاپلوئید (2n=6x=54) و اکتاپلوئید (2n=8x=72) گزارش کرده بودند متفاوت است (5، 10 و 23). با توجه به اینکه ژنوتیپهای مورد مطالعه در واقع اکوتیپ بوده و برگرفته از یک ناحیه جغرافیایی خاص می باشد؛ لذا ممکن است که این اکوتیپها با ژنوتیپهای قبلی دقیقاً از یک ناحیه جمع آوری نشده باشد و در واقع نمونه بررسی شده در این مطالعه با نمونه مورد مطالعه در گزارشات قبلی دقیقاً یکسان نباشد. از طرف دیگر امکان دارد که این ژنوتیپها از دو ناحیه متفاوت از یک منطقه جغرافیایی بزرگتر جمع آوری شده باشند و این نواحی دارای اقلیمهای متفاوتی باشند. اقلیمهای متفاوت ممکن است با افزایش اختلافات سازشی همراه باشد و این منجر به تولید واریته های جدید و حتی گونه های جدید در رویشگاههای گیاهی گردد (12، 25، 26، 27). برای اینکه کاملا یکسان بودن این ژنوتیپها مورد تأیید قرار گیرد لازم است تا آزمایشهای گیاه شناسی و مولکولی بیشتر و دقیق تری صورت گیرد تا صحت و سقم این مسئله معلوم گردد. همچنین در این تحقیق تعداد کروموزومهای A. santolina به دو صورت دیپلوئید (اکوتیپ الیگودرز، 2n=2x=18) و تتراپلوئید (اکوتیپ اراک، 2n=4x=36) گزارش شد که تأییدی بر گزارشات قبلی بود (5). مکانیسم کاهش در تعداد کروموزومها با اطمینان بیشتری نسبت به کاهش در اندازه کروموزومها شناسایی گردیده و در نمونه های متعددی نشان داده شده است که این وضع باعث به وجود آمدن کاریوتیپهای نامتقارن و با اندازه های متفاوت می‎شود که این خود نتیجه تکامل گونه‎های مورد مطالعه می‎باشد (20). با توجه به این نتایج می‎توان قضاوت نمود که گونه‎های مورد مطالعه بومادران در حال تکامل می‎باشند.

با توجه به همبستگی مثبت %TF و تقارن کاریوتیپی؛ ژنوتیپ اراک با دارا بودن حداکثر مقدار، متقارن‎ترین کاریوتیپ و ایلام به لحاظ داشتن حداقل مقدار، نامتقارن‎ترین کاریوتیپ از لحاظ این پارامتر می‎باشد (14). از دیگر معیارهای تشخیص تقارن کاریوتیپی %DRL است که بین مقادیر آن با تقارن همبستگی منفی وجود دارد. حداکثر میزان این کمیت مربوط به ژنوتیپ الیگودرز و حداقل آن مربوط به ژنوتیپ ایلام می‎باشد که نشان می‎دهد ژنوتیپ ایلام متقارن‎ترین ژنوتیپ و الیگودرز نامتقارن‎ترین ژنوتیپ از نظر این شاخص می‎باشد. هرچه مقدار %S کمتر باشد تقارن کاریوتیپ کمتر است؛ لذا جمعیت اردبیل متقارن‎ترین و جمعیت استهبان نامتقارن‎ترین کاریوتیپ از نظر پارامتر %S می باشد (11). به طور کل با توجه به نتایج متفاوت به دست آمده از پارامترهای فوق نمی‎توان یک ژنوتیپ خاص را به عنوان متقارن‎ترین ژنوتیپ معرفی نمود و بهتر است فرمول کاریوتیپی این ژنوتیپها مد نظر قرار گیرد. بررسی فرمول کاریوتیپی نشان می‎دهد که کروموزومها بیشتر از نوع متاسانتریک و برخی کروموزومها از نوع ساب‎متاسانتریک (sm) می‎باشد که این با نتایج اکسو و همکاران مطابقت دارد (2). در این ژنوتیپها کروموزوم آکروسانتریک، ساب تلوسانتریک و تلو سانتریک مشاهده نشد. از آنجا که در نهاندانگان کاریوتیپهای نامتقارن از نظر تکاملی پیشرفته ترند (1)، لذا با توجه به فرمول به دست آمده ژنوتیپهای اراک و اردبیل متقارن‎ترین کاریوتیپها را دارند و نسبت به ژنوتیپهای دیگر ابتدایی‎تر می باشند. ژنوتیپهای استهبان و الیگودرز و مشکین شهر دارای نامتقارن‎ترین کاریوتیپها بوده و نسبت به ژنوتیپهای دیگر پیشرفته تر هستند. تا حدودی می توان نتیجه گرفت که شاید ژنوتیپ مشکین شهر از ژنوتیپ اردبیل به وجود آمده است. با توجه به تنوع فرمول کاریوتیپی در ژنوتیپهای مورد بررسی معلوم می‎شود که فرم کروموزمی ژنوتیپهای مورد بررسی متفاوت بوده و از نظر فرم کروموزمی هم در بین گونه‎ها (الیگودرز با اردبیل) و هم درون گونه‎ها (الیگودرز با اراک و اردبیل با مشکین شهر) تنوع وجود دارد. با توجه به وجود تنوع برای پارامترهای تقارن این پارامترها می‎تواند در تفکیک گونه‎ها از همدیگر مؤثر باشد. شاید مسیرهای مختلفی که این ژنوتیپها از نظر انتخاب طبیعی و مصنوعی در محیطهای مختلف طی زمان طولانی سپری نموده اند سبب تغییراتی در بین و درون گونه و در نهایت اختلافات کاریوتیپی گردیده است.

براساس روش استبینز ژنوتیپهای مورد مطالعه در کلاسهای 1A، 2A و 1B قرار گرفتند؛ براین اساس ژنوتیپهای اراک و اردبیل متقارن‎ترین کاریوتیپها را دارند و در نتیجه ابتدایی‎تر هستند و ژنوتیپهای استهبان و الیگودرز دارای نامتقارن‎ترین کاریوتیپها بوده، لذا این دو ژنوتیپ نسبت به ژنوتیپهای دیگر جدیدتر و پیشرفته تر هستند. بر اساس گزارش ابراهیم و همکاران (5) 19 ژنوتیپ مورد مطالعه همه در سه کلاس A قرار گرفتند که این با نتایج به دست آمده از این مطالعه همخوانی ندارد. نا‎متقارنی کاریوتیپ احتمالاً به علت وقوع تغییرات ساختمانی کروموزوم از قبیل حذف کروموزومی و یا جابه جایی های نابرابر و غیره است. کاریوتیپهای متقارن معمولاً ابتدایی بوده وگرایش به سوی نامتقارن بودن از طریق واژگونیهای پری سانتریک و جابه جایی نابرابر قسمتهایی از بازوهای کروموزم بدون تغییر در تعداد سانترومرها و کروموزومهای مستقل صورت می گیرد؛ گرچه عکس این گرایش با جوش خوردن کروموزوم آکروسانتریک و تلوسانتریک و ایجاد کروموزومهای متاسانتریک صورت می گیرد (8 و 26). با توجه به آنکه ژنوتیپهای مختلف بومادران از نقاط مختلفی جمع آوری شده بود لذا ممکن است تکامل شکل در کروموزومها منجر به نامتقارنی خاصی در کاریوتیپها به ویژه آنها که محیطهای متغیری را به خود اختصاص می دهند گردیده باشد.

نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان می‎دهد که اندازه کروموزومها از یک ژنوتیپ به ژنوتیپ دیگر تفاوت می کند. تنوع حاصل شده در بین ژنوتیپها بیشتر ناشی از افزایش یا کاهش طول بازوهای کروموزومی بود. بررسی مقایسه میانگینها نیز مؤید این مطلب می‎باشد و نشان می‎دهد که همه ژنوتیپهای گونه A.millefolium از نظر کلیه شاخصهای کاریوتیپی به جز S/L و %F در گروههای جداگانه قرار می گیرند. دو ژنوتیپ گونه A.santolina نیز از نظر شاخصهای مذکور به جز L/S و%F در گروههای جداگانه قرار گرفتند. بنابراین ژنوتیپهای با سطح پلوئیدی یکسان (2X یا 4X) و یا یک گونه در یک گروه مجزا قرار نگرفتند؛ این در حالی است که بین ژنوتیپهای مورد نظر از نظر مورفولوژی اختلافی دیده نشده است (9). قرار گرفتن ژنوتیپهای اردبیل و مشکین شهر از لحاظ کلیه صفات در یک گروه می‎تواند دلیلی بر مشترک بودن ژنوم آنها باشد. وجود ژنوتیپهای مختلف با سطوح پلوئیدی یکسان و گونه متفاوت (مانند اراک با ایلام و استهبان از لحاظ بعضی صفات و الیگودرز با اردبیل و مشکین شهر از لحاظ بعضی صفات) در یک گروه و ژنوتیپهای با سطح پلوئید متفاوت و گونه مشترک در یک گروه ( مانند اردبیل و مشکین شهر با ایلام و استهبان در یک گروه از لحاظ اکثر صفات) نشان دهنده مشترک بودن بعضی از ژنهای آنها از یک جد مشترک دارد. به همین دلیل می‎توان احتمال داد که در اینجا اتوپلی پلوئید بودن رخ داده است. قرار گرفتن ژنوتیپهای مختلف در گروههای مختلف نشان می‎دهد که در تمایز این ژنوتیپها مقدار DNA نقش به سزایی داشته است و این علت اصلی تفاوتهای ژنتیکی در این شش ژنوتیپ می‎باشد. اختلاف معنی دار بین طول کروموزومهای بومادران نشان می‎دهد که ژنوتیپهای بومادران وحشی ایران دارای تغییرات ژنتیکی و به تبع آن تغییرات فنوتیپی قابل توجهی می‎باشند. بنابراین تحقیقات بعدی برای شناسایی صفات مطلوب تجاری و انتقال آنها به واریته های زراعی حائز اهمیت می‎باشد.

بررسی همبستگی ژنوتیپها نشان می‎دهد که کمترین همبستگی معنی دار بین ژنوتیپهای مشکین شهر با اراک می‎باشد. وجود همبستگی بالا بین ژنوتیپها نشان از قرابت ژنتیکی آنها دارد. لازم به ذکر است که یافتن همبستگیهای بالا حکایت از لینکاژ ژنهای کنترل کننده آن صفات و یا کنترل صفات همبسته یک ژن یا بلوک ژنی خواهد داشت. ولی در هنگام استفاده از این روش آماری مشاهده همبستگی در میان ژنوتیپها، ناشی از هماهنگ بودن (ضریب مثبت) یا نبودن (ضریب منفی) تغییرات در ساختار درون و بین کروموزومی خواهد بود.

نتایج تجزیه به عاملها نشان داد که عامل اول با توجیه 65/46 درصد از تغییرات، شامل ضرایب عاملی مثبت و معنی دار برای L/S و L-S و ضرایب عاملی منفی و معنی دار برای صفات %F و S/L بود؛ لذا عامل نسبت بازوهای کروموزومی نامیده شد. انتخاب بر اساس عامل اول می­تواند منجر به انتخاب ژنوتیپهایی گردد که نسبت بازوی بلند به کوتاه و تفاوت دو بازوی زیادی دارند؛ لیکن نسبت بازوی کوتاه به بلند و شاخص‎هازیوارای آنها کم می‎باشد. عامل دوم با توجیه 27/44 درصد ازتغییرات، دارای ضرایب عاملی مثبت و معنی دار برای صفات S، L، T و RL بود؛ بنابراین عامل مذکور عامل اندازه کروموزوم یا اندازه ژنوم نامیده شد. انتخاب بر اساس این عامل می­تواند به انتخاب ژنوتیپهای با کروموزومهای بزرگتر یا ژنوم بزرگتر و در نتیجه مقدار DNA بیشتر منجر شود.

نتایج حاصل از تجزیه کلاستر نشان داد که ژنوتیپها بر اساس سطح پلوئیدی به خوبی تفکیک شدند. به عبارت دیگر ژنوتیپهای 18 کروموزومی در یک گروه و ژنوتیپهای 36 کروموزومی در گروه دیگر قرار گرفتند. ژنوتیپهای گروه اول (دیپلوئید شامل اردبیل، مشکین شهر و الیگودرز) از نظر اکثر صفات مقادیر کمتری نسبت به ژنوتیپهای گروه دوم (تتراپلوئید شامل ایلام،اراک و استهبان) داشتند. در مطالعه ابراهیم و همکاران (5) نیز ژنوتیپهای دیپلوئید در یک گروه و ژنوتیپهای تتراپلوئید در گروه دیگر قرار گرفتند. ژنوتیپهای گروه دوم دارای بازوی بلند، بازوی کوتاه و طول کروموزومی بیشتر و درنتیجه مقدار ژنوم بیشتری نسبت به ژنوتیپهای گروه اول دارا می‎باشند. با توجه به تتراپلوئید بودن این ژنوتیپها این نتیجه منطقی به نظر می رسد؛ زیرا ژنوتیپهای تتراپلوئید دارای ژنوم بیشتری نسبت به دیپلوئیدها می‎باشند. احتمال می رود که اصل و منشاء ژنوتیپهای قرار گرفته در یک گروه یکی بوده و در اثر گذشت زمان و متحمل شدن موتاسیون تغییراتی جزئی با یکدیگر پیدا نموده اند و از یکدیگر کمی فاصله گرفته اند.

در این پژوهش سطوح پلوئیدی گونه‎ها مشخص گردید که این اطلاعات برای انتخاب والدین در برنامه های دورگ گیری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به عبارت دیگر در صورت انجام تلاقی بایستی بین ژنوتیپهای با سطح پلوئیدی یکسان (الیگودرز، اردبیل و مشکین شهر با یکدیگر و بین ژنوتیپهای اراک، استهبان و ایلام با یکدیگر) تلاقی صورت گیرد. چنانچه بین ژنوتیپهای متعلق به گونه‎های متفاوت با سطح پلوئیدی یکسان تلاقی صورت گیرد (بین ژنوتیپهای ایلام و استهبان با اراک و ژنوتیپهای اردبیل و مشکین شهر با الیگودرز) احتمال به وجود آمدن هیبریدهای مناسبی خواهد بود؛ زیرا در بحث روابط بین گونه‎ای قرابت بیشتری داشته و در صورت وجود صفات مطلوب در این گونه‎ها امکان تلاقی بین گونه‎ای برای جمع‎آوری ژنهای مطلوب در یک گیاه وجود خواهد داشت (28). هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد که داده‎های مربوط به کروموزوم می‎تواند در تعیین تنوع ارزشمند باشد.

1 - خسروی، ا.ر.، 1375. تاکسونومی گیاهی و سیستماتیک زیستی (ترجمه). انتشارات دانشگاه شیراز، شیراز، 392 صفحه.
 
 2-Aksu, N., Inceer, H., Hayırlıoğlu-Ayaz, S., 2013. Karyotype analysis of six Achillea L. (Asteraceae, Anthemideae) taxa from Turke. Caryologia: International Journal of Cytology, Cytosystematics and Cytogenetics, 66 (2): 103-108.
3-Alishah, O., Omidi, M., 2008. Laboratory Methods of Cytogenetics. Tehran University Press, Tehran, Iran. (In Farsi). PP: 188.
4-Bremer, K., haumphries, C. J., 1993. Genetic monograph of the Asteraceae Anthemideae. Bull Nat Hist Mus Lond (Bot) 23:71-177.
5-Ebrahim, F., Pakniyat, H., Arzani, A., Rahimmalek, M., 2012. Karyotype analysis and new chromosome number reports in Achillea species. Biologia, 67 (2): 284-288.
6-Ehrendorfer, F., Guo, Y. P., 2006. Multidisciplinary studies on Achillea sensulato (Compositae- Anthemideae): new data on systematics and phylogeography Willdenowia, 36: 69-87.
7-Estilai, A., Hashemi, A., 1990. Chromosome number and Meiotic behavior of cultivated Chia, Salvia, hisponica. Hort science, 25(12):1646-1647.
8-Evans, G. M., 1968. Nuclear changes in flax. Heredity, 23: 25-38.
9-Farajpour, M., Ebrahimi, M., Amiri, R., Golzari, S., Sanjari, S., 2012. Assessment of genetic diversity in Achillea millefolium accessions from Iran using ISSR marker. Biochemical Systematic and Ecology, 37: 73–79.
10-Farsi, M., Qureshi Alhosaini, J., Jaafari, E., 2001. Cytogenetic evaluation of several species of yarrow in Iran. Agricultural Knowledge 11 (4): 17 -28. (In Farsi).
11-Gennur, M. N., Kadapa, S. N., Habit, A. F., Goud, J. V., 1988. Karyomorphologycal studies in Asiatic cotton II. Karyotypic analysis of species and races of Asiatic cottons based on nucleolar chromosome and symmetry of karyotoype. Cytologia, 53:107-114
12-Goldblatt, P. 1987. Index to Plant Chromosome Numbers 1984–1985. Monogr. Syst. Bot. Missouri Bot. Gard. 23: 1–264.
13-Guo, Y. P., Saukel, J., Mittermayer, R., Ehrendorfer, F., 2005. AFLP analysis demonstrates genetic divergence, hybridization, and multiple polyploidization in the evolution of Achillea (Asteraceae Anthemideae). New Phytol, 166:273-289.
14-Huziwara, Y., 1962. Karyotype analysis in some genera of composite. VIII. Further studies on the chromosome of Aster. American Journal of Botany, 49:116-119.
15-Levan, A., Fredga, K., Sandberg, A. A., 1964. Nomenclature for centromeric position on chromosome. Hereditas, 52 (2): 201-220.
16-Mathew, P., Mathew, M. A., 1983. Studies on the South Indian Compositae V. Cytotaxonomic consideration of tribes Vernonieae and Eupatorieae. Cytologia, 48: 679–690.
17-Omidi, M., Alishah, O., Samanfar, B., 2009. Plant Cytogenetcs. Tehran University Press, Tehran, Iran. PP: 764. (In Farsi).
18-Podlech, D., 1986. Compositeae VI. Antenideae. In: Flora Iranica, ed. Rechinger K. H., NO. 158., pp 49-71. Skademische Druck-u., Verlagsans Talt, Graz, Austria.
19-Rawashdeh, I. M., Haddad, N. I., Amri, A., 2009. Genetic Diversity Analysis of Achillea fragrantissima (Forskal) Schultz Bip. Populations from Jordan Using Amplified Fragment Length Polymorphism (AFLP). Dirasat, Agricultural Sciences, 36 (2): 89 -99.
20-Saeedi, K., Jalili, A., Azarnivand, H., Ghamari Zareh, A., 2005. Karyotypic study of the species of Artemisia genus in West Azerbaijan Province. Natural Resources Research and Development 67: 2-10. (In Farsi).
21-Saukel, J., Ancheev, M., Guo, Y P., Vitkova, A., Nedelcheva, A., Goranova, A., Konakchiev, A., Lambrou, M., Nejati, S., Rauchensteiner, F., 2003. Comments on the biosystematics of Achillea (Asteraceae Anthemideae) in Bulgaria Phytol Balcania, 9 (3): 361-400.
22-Sharma, A., Sen, S., 2002. Chromosome Botany. Science publication, Inc. Enfield, USA, pp. 41-53.
23-Sheidai, M., Azanei, N., Attar, F., 2009. New chromosome number and unreduced pollen formation in Achillea species (Asteraceae). Acta Biologica Szegediensis, 53(1):39-43.
24-Skula, P., Misra, S. P., 1994. An introduction to taxonomy of Angiosperms. Vikas publishing house pub. Ltd. New Dehli.
25-Stebbins, G. L., 1950. Variation and evolution in plant. Clumbia University Press, New York.
26-Stebbins, G. L., 1971. Chromosomal evolution in higher plants. Edward Arnold Press, London.
27-Stuessy, T. F., 1990. Cytology, Genetics and cytogenetics in plant taxonomy. Columbia University Press, New York.
28-Swanson, K. P., Mertz, T., Young, W. J., 1997. Cytogenetic - chromosome in division, inheritance and evolution.Translation: c. Ahmadian Tehrani. Tehran University Press, PP: 702.
29-Torrell, M., Gracia Jacas, N., Susanna, A., Valles, J., 1999. Phylogeny in Artemisia (Asteraceae, Anthemideae) inferred from nuclear, ribosomal DNA (ITS) sequences. Taxon, 48:721-736.
30-Vallès, J., McArthur, E. D., 2001. Artemisia systematics and phylogeny: Cytogenetic and moleculor Insights, In Proceedings: Shrubland Ecosystem Genetics and Biodiversity. June 13-15, 2000, Provo, Utah, Proceedings RMRS-P-000 Edited by E.D. McArthur and D.J. Fairbanks. United States Department of Agriculture Forest Service, Rocky Mountain Research Station, Ogden, Utah.
  • تاریخ دریافت: 24 اسفند 1392
  • تاریخ بازنگری: 12 شهریور 1393
  • تاریخ پذیرش: 12 مهر 1393