2024-03-29T10:23:17Z
https://cell.ijbio.ir/?_action=export&rf=summon&issue=71
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
جهش زایی هدایت یافته مکانی به منظور تولید پروتئین جهش یافته Iranian rice-NSLTP2 ( Oriza sativa) حاوی جهش Y45W
اعظم
احمدی
مهران
میراولیائی
مجید
متولی باشی
عبدالرحیم
صادقی
حمید
ابطحی
زهرا
اسلامی
کامران
قائدی
NSLTP (nonspecific lipid transfer protein) ها پروتئین هایی گیاهی هستند که بر اساس وزن مولکولی به دو گروه nsLTP1 و nsLTP2 تقسیم بندی می شوند. این پروتئین ها بسیار مقاوم هستند و علاوه بر پتانسیل حمل داروها می توانند آن ها را در برابر اکسیداسیون یا تجزیه شدن محافظت کنند. مولکول nsLTP2 گیاه برنج ، پروتئینی است که به دلیل توانایی ذاتی عبور از غشا و اتصال به ترکیبات استروئیدی (از جمله برخی ترکیبات داروئی) پتانسیل استفاده در سیستم تحویل داروئی را دارد. در این تحقیق با هدف افزایش خاصیت فلورسانس در ژن Iranian rice nsltp2 ( Oriza sativa)، جهش های هدایت یافته مکانی ایجاد گردید. برای ایجاد جهش از تکنیک SOE-PCR (splicing by overlap extension-polymerase chain reaction) به منظور اعمال جهش (تبدیل کننده اسیدآمینه تیروزین شماره 45 به تریپتوفان (Y45W)) در ژن کد کننده nsLTP2 برنج استفاده شد. مطالعات انجام شده بر روی سایر ګونه های این مولکول حاکی از افزایش خاصیت فلورسانس در اثر ایجاد این نوع جهش می باشد. در مرحله بعد با تکثیر قطعات جهش یافته و تایید جهش ایجاد شده توسط سکوئنسینگ، محصول جهش یافته درون وکتور pET32-a کلون و پس از بیان در سویه بیانی BL21(DE3)pLYSs، پروتئین تغییر یافته فیوژن باHis-tag ، تخلیص و وجود این پروتئین با استفاده از وسترن بلات تایید گردید. امید می رود در تحقیقات آتی از این پروتئین بتوان به عنوان یک انتقال دهنده داروئی به خصوص داروهای درمان سرطان استفاده نمود.
جهش زایی
SOE-PCR
سیستم تحویل داروئی
2015
05
22
1
8
https://cell.ijbio.ir/article_503_63350dfd45786e794eb950fe526e411e.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
بررسی نقش HMGB1 در بیماری Cerebral Ischemia و مقایسه داروهای طراحی شده برای مسیر سیگنالی آن
الناز
امان زاده
حسن
محبت کار
سربرال ایشمیا یکی از بیماریهای کشنده مربوط به سلولهای مغزی میباشد که در اثر کاهش جریان خون به مغز به صورت جزئی یا کلی اتفاق میافتد.این عارضه در اثر ضربهی مغزی پیدا شده و موجب خونریزی و انسداد عروق مغزی و بروز التهاب در مغز شود. که پیشرفت این التهابها کشنده خواهد بود. پروتئین HMGB1 به عنوان یک مولکول سیگنال خارج سلولی در مسیر وقوع این بیماری از سلولهای مبتلا به کمبود اکسیژن و سلولهای ایمنی آزاد میگردد و بعنوان فاکتور تشدید التهاب، مسیر ترشح سیتوکینها را به راه میاندازد. تاکنون تلاشهای متعددی به منظور مهار اثر HMGB1 که در واقع مهمترین عامل تشدید التهاب و مرگ و میر در اثر بروز سربرال ایشمیا به شمار میآید، انجام شده است. سه داروی مهم که برای مهار اثر این پروتئین در مسیر فیزیولوژیک بیماری مورد بررسی قرار گرفتهاند، Tricin 7-Glucoside، Tanshinone A و Rosamirinic Aci میباشند. فایلهای سه بعدی ساختارهای شیمیایی این سه دارو استخراج شد و برهمکنش آنها با پرتئین HMGB1 و دو پروتئین TLR2 و TLR4 که گیرندهها و انتقال دهندههای سیگنال در جریان بیماری میباشند، بررسی شدند. مطالعات با استفاده از نرمافزار بررسی برهمکنش پروتئین/لیگاند Molegro Virtual Docker و نرمافزار تخصصی طراحی مدلهای دارویی LigandScout مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که داروی Tricin 7-Glucoside بهترین برهمکنش را با دو پروتئین HMGB1 و TLR2 داشت. و داروی Tanshinone A بهترین برهمکنش را با پروتئین TLR4 برقرار کرده بود.
سربرال ایشمیا
HMGB1
Molegro Virtual Docker
LigandScout
2015
09
07
9
22
https://cell.ijbio.ir/article_641_27d32ac60d0b69084e55b6f47eac1248.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
جداسازی مخمرها از شالیزارهای برنج و بررسی کیفی آنزیم های کاتابولیک برون ریز در دو مخمر از جنس Pseudozyma
لیلا
امینی
محمد رضا
صعودی
شقایق
نصر
شالیزارهای برنج به دلیل ایجاد همزمان شرایط کم اکسیژن و هوازی و گوناگونی سوبسترا، زیستگاه ها و مراتب اکولوژیک متنوع و متعددی را برای میکروارگانیسم های مولد آنزیم از جمله باکتری ها، مخمرها و فارچ های ریسه دار فراهم میآورد. در این پژوهش، مجموعه ای از 46 جدایه ی مخمر، طی نمونه برداری از شالیزار و پس از غنی سازی و کشت در محیط YPG آگار حاوی آنتی بیوتیک جدا شدند. اغلب جدایه ها مولد آنزیم های استراز و نوکلئاز بودند. دو جدایه SA006 و SA044 از نظر حضور آنزیم های مختلف و هم چنین برون ریز بودن برخی از آن ها به روش چاهک پلیت مورد بررسی قرار گرفتند. تولید آنزیم های ترشحی آمیلاز، پروتئاز، نوکلئاز و لیپاز در یک یا هر دو سویه نشان داده شد ولی توانایی تولید آنزیم های کراتیناز، سلولاز، فیتاز، زایلاناز، کیتیناز و پکتیناز در هیچ یک از دو سویه دیده نشد. دو جدایه ی SA006 و SA044 به ترتیب به گونه های Pseudozyma antarctica و Pseudozyma aphidis تعلق داشتند.
آنزیم های ترشحی
آنزیم های کاتابولیک
بازیدیومایکوتا
سودوزیما
شالیزار
مخمر
2015
05
22
23
34
https://cell.ijbio.ir/article_617_35c7cc587c5080d883e1c52ef848d97a.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
اثر عصاره برگی آلوئه ورا بر رشد، تولید آفلاتوکسین B1 و الگوی پروتئین های خارج سلولی آسپرژیلوس فلاووس در شرایط آزمایشگاهی
آرش
بابایی
میلاد
منافی
حدیث
طوافی
مقدمه: آسپرژیلوس فلاووس از جمله قارچ هایی است که آلودگی وسیعی بر روی مواد غذایی ایجاد می کند. در این مطالعه، فعالیت ضد قارچی عصاره های مختلف گیاه آلوئه ورا بر رشد و میزان آفلاتوکسین تولیدی آسپرژیلوس فلاووس و همچنین تاثیر این عصاره ها بر الگوی پروتئین های خارج سلولی این قارچ مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: 6 حلال مختلف استن، اتانول، آب، متانول، کلروفرم و اتیل اتر برای استخراج عصاره از برگ های گیاه آلوئه ورا استفاده گردید. فعالیت ضد قارچی عصاره ها به روش Agar Plate Diffusion Plate انجام گرفت. هر کدام از عصاره ها در غلظت های 0، 2، 20، 200 و 2000 میکرو لیتر بر 20 میلی لیتر محیط کشت، آزمایش شدند. بعد از بررسی، از عصاره ی استنی آلوئه ورا، به منظور ارزیابی و تاثیر عصاره بر میزان تولید آفلاتوکسین B1 و الگوی پروتئین های خارج سلولی تولیدی توسط قارچ آسپرژیلوس فلاووس به ترتیب HPLC و SDS-PAGE انجام گرفت. نتایج: بیشترین فعالیت ضد قارچی در عصاره استن در غلظت 2000 میکرو لیتر، دیده شد. با توجه به نتایج HPLC میزان مهار تولید آفلاتوکسین در غلظت 2000 میکرو لیتر، 94/40% و در غلظت 2 میکرو لیتر،14/18% گزارش شد. نتایج SDS-PAGE نشان داد که با کاهش رشد قارچی، میزان تولید پروتئین ها نیز کاهش یافته است.بحث: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که، عصاره ی استنی آلوئه ورا می تواند به عنوان عامل ضد قارچی موثر تری بر مهار رشد آسپرژیلوس فلاووس نسبت به حلال های دیگر باشد.
آلوئه ورا
آسپرژیلوس فلاووس
فعالیت ضد قارچی
آفلاتوکسین B1
HPLC
SDS-PAGE
2015
05
22
35
44
https://cell.ijbio.ir/article_504_9c154bf08c89210e4821298d499759ae.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
پیشگویی عملکرد اتّصال پروتئینها به ریبونوکلئیک اسید بر اساس خواص فیزیکوشیمیایی آنها به کمک روش لوژستیک رگرسیون
مهدی
پورشیخعلی اصغری
پرویز
عبدالمالکی
بار، ممان دوقطبی و مقادیر ویژه ممان چهارقطبی بعنوان خواص فیزیکوشیمیایی برای پیشگویی عملکردِ اتّصال پروتئینها به ریبونوکلئیک اسید در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. از روش ساده و کارآی لوژستیک رگرسیون برای انجام عمل پیشگویی استفاده شد. در معادله لوجیت حاصل، پارامتر بار بیشترین ضریب (19/19) و بیشترین تاثیر را در پیشگویی داشت و بعد از آن پارامتر ممان دوقطبی اهمیت داشت. روش لوژستیک رگرسیون بصورت Jackknife بر روی 2601 پروتئین (160 پروتئین متّصل شونده به ریبونوکلئیک اسید و 2441 پروتئین غیر متّصل شونده به ریبونوکلئیک اسید) آموزش داده شد. مقدار پارامتر ارزیابیِ مساحت زیر منحنی ROC (AUC( مدل نهایی، 83 درصد به دست آمد که در قیاس با روش شبکه عصبی بکار رفته برای پیشگویی خیلی بیشتر می باشد. مقادیر پارامترهای دقت، صحت و معیار F نیز به ترتیب 94% ، 59 % و 46 % به دست آمدند که همگی بیشتر از مقادیر حاصل از روش شبکه عصبی می باشند. در نتیجه، ما نشان دادیم که به کمک روش ساده، سریع و دقیقِ لوژستیک رگرسیون، پروتئینهای متّصل شونده به ریبونوکلئیک اسید می توانند بخوبی از پروتئینهای غیر متّصل شونده به ریبونوکلئیک اسید (به کمک تعداد اندکِ خواص پیشگوی فیزیکوشیمیایی) متمایز شوند.
پروتئینهای متصل شونده به ریبونوکلئیک اسید
خواص فیزیکوشیمیایی پروتئینها
لوژستیک رگرسیون
پیشگویی عملکرد پروتئین
2015
05
22
45
53
https://cell.ijbio.ir/article_614_104782b09f329d3f79b0f8f1c349a879.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
کلونینگ و بیان ژن کد کننده آنزیم لاکاز از باکتری باسیلوس آنتراسیس سویه QZA2
پروین
زمانی
محمدعلی
آموزگار
خسرو
خواجه
لاکازها به دلیل توانایی اکسیداسیون طیف گستردهای از ترکیبات فنولی کاربردهای بیوتکنولوژیکی گوناگونی دارند. در این مطالعه سویه بومی QZA2 که از خاکهای ایران جدا شده است مورد استفاده قرار گرفت. این سویه بر اساس توالی SrRNA 16دارای بیشترین شباهت به باکتری باسیلوس آنتراسیس سویه ATCC 14578 بود. ژن کد کننده آنزیم لاکاز از سویه QZA2 به وسیله پرایمرهای کلونینگ تکثیر شد و سپس محصول PCR در ناقل بیانی (pET21a) کلون شد و آنالیز توالی انجام گرفت. این ژن سپس در باکتری اشریشیاکلی سویه BL21(DE3) تحت کنترل فاژ T7 بیان شد. ژن مولتی کوپر اکسیداز در سویه QZA2 یک قالب باز خواندن دارد که دارای 1656 نوکلئوتید بوده و 551 اسید آمینه را کد میکند و شامل 4 دمین غنی از هیستیدین متصل شونده به مس بود. توالی آمینواسیدی مولتی کوپراکسیداز سویه QZA2 دارای 16% همسانی به توالی آمینو اسیدی پروتئین CotAدر باکتری باسیلوس سوبتیلیس و 57% شباهت را به توالی مولتی کوپر اکسیداز باکتری باسیلوس هالودورانس نشان داد. بیان تحت شرایط میکروآئروفیلیک به منظور دستیابی به مقادیر بیشتر پروتئین محلول انجام گرفت. بیان آنزیم با استفاده از سوبسترای معمول لاکاز ABTS سنجیده شد.
لاکاز
مولتی کوپر اکسیداز
کلونینگ
باسیلوس آنتراسیس
2015
05
22
54
64
https://cell.ijbio.ir/article_615_1b37f7199af7867f60429fe9515a12dd.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
بررسی ویژگیهای بیوشیمیایی و سم شناسی آنزیم استیل کولین استراز در کنههای دو لکهای مقاوم و حساس به کلرپایریفوس
پریچهر
زمانی
رضا
حسن ساجدی
محمد
قدمیاری
نرگس
معماری زاده
غیرحساس شدن آنزیم استیل کولین استراز به ترکیبات فسفره آلی در کنه دو لکه ای T. urticae، نقش اساسی در مقاومت به این ترکیبات دارد. در این مطالعه، ویژگی¬های بیوشیمیایی و سم شناسی این آنزیم در کنه¬های مقاوم و حساس به کلرپایریفوس مورد بررسی قرار گرفت. کنه های مورد مطالعه از اصفهان (ISR)، یزد (Yz) و رشت (GUS2) جمع¬آوری و براساس ژن کد¬¬کننده آنزیم سیتوکروم اکسیداز Ι (COI) میتوکندریایی شناسایی شدند. آزمونهای زیست سنجی نشان داده بود که نسبت مقاومت به کلرپایریفوس در جمعیت های ISR وYz در مقایسه با جمعیت GUS2 به ترتیب 9/176 و 78/9 می¬باشد. تعیین فعالیت ویژه AChE با استفاده از سوبستراهای مخثلف نشان داد که جمعیت مقاوم دارای بیشترین و جمعیت حساس دارای کمترین فعالیت ویژه آنزیمی است، همچنین تغییر در تحرک الکتروفورزی استیل کولین استراز ISR و شدت بیشتر باند مربوطه در حضور کلرپایریفوس اکسان در این جمعیت، وجود تغییر در این آنزیم را تأیید کرد. در ادامه، اثر بازدارندگی 11 آفت کش فسفره آلی و کاربامات به منظور تأیید نقش این آنزیم در مقاومت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که IC50 مهارکننده ها در AChE جمعیت مقاوم و نیمه مقاوم به ترتیب از جمعیت حساس بالاتر می باشد. در نتیجه نتایج نشان می¬دهد که تغییراتی در مکان هدف این آنزیم و یا در اطراف آن ایجاد شده که موجب تحرک الکتروفورزی متفاوت، تمایل کمتر آنزیم به سوبسترا و به تبع آن حساسیت کمتر به آفت کش های فوق که به صورت رقابتی با سوبسترا عمل می کنند، شده است.
Tetranychus urticae
کلرپایریفوس
استیل کولین استراز و مهارکننده ها
2015
05
22
65
75
https://cell.ijbio.ir/article_501_aa9b617d48bab5f6fa871c5aa8a006e5.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
بررسی خاصیت ضد باکتریایی و پروبیوتیکی یک سویه لاکتوباسیلوس سالیواریوس 02 NK ، اخیرا" جدا شده از دهان بر روی Aggregatibacter actinomycetemcomitans، باکتری شایع در بیماران با التهاب لثه
ندا
ساجدی نژاد
حکیمه
شرفی
مژگان
پاک نژاد
یداالله
سلیمانی شایسته
بهزاد
هوشمند
سیما
مدیری
حسین
شهبانی ظهیری
کامبیز
اکبری نوقابی
بیماری های لثه بدلیل مجموعه ای از شرایطی ایجاد می گردد که موجب التهاب لثه و دیگر ساختارهای نگهدارنده دندان می شود. هدف این مطالعه بررسی خاصیت ضد باکتریایی لاکتوباسیلوس های بومی با خصوصیات پروبیوتیک بر روی باکتری بیماریزای شاخص در بیماریهای التهاب لثه، Aggregatibacter actinomycetemcomitans می باشد. از میان 40 سویه لاکتوباسیلوس جداسازی شده از نمونه های گرفته شده ازدهان افراد سالم و بیمار، سویه منتخب با بالاترین خاصیت ضد باکتریایی انتخاب، با استفاده از تستهای بیوشیمیایی و مولکولی (rRNA S16) تعیین هویت و تحت عنوان لاکتو باسیلوس سالیواریوس NK02 نامگذاری گردید. در ادامه خصوصیات پروبیوتیکی باکتری منتخب مورد مطالعه دقیق قرار گرفت. بررسی خصوصیات پروبیوتیکی باکتری مذکور نشان داد که لاکتو باسیلوس جداشده به میزان 92.34 % به لیزوریم مقاوم بوده و توانایی رشد در حضور نمک های صفراوی به میزان 79.23 % را دارا می باشد. درصد زنده ماندن جدایه منتخب در شرایط شبیه سازی شده شیره معده قابل توجه بود. پس از 90 دقیقه میزان بقای جدایه مورد نظر7 logs CFU ml-1, تعیین گردید. لاکتوباسیلوس جداشده به اکثر آنتی بیوتیک ها حساس بوده و خاصیت ضد باکتریایی قابل توجه ای علیه تعدادی از باکتریهای بیماریزا نشان داد. حداقل غلظت مهاری (MIC) و حداقل غلظت باکتریسیدال ((MBC سویه 02KN برعلیهAggregatibacter actinomycetemcomitans معادل AUml-1512: MIC،MBC: 1250 AUml-1 تعیین گردید که در مقایسه با سایر لاکتوباسیلوس های جداسازی شده قابل توجه بود. سویه NK02 بعنوان کاندید مناسبی برای درمان بیماریهای لثه و پس از آزمایشات تائیدی بیشتر در آینده می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
لاکتوباسیلوس پروبیوتیک
Aggregatibacter actinomycetemcomitans
بیماریهای لثه
حداقل غلظت مهاری رشد
2015
05
22
76
84
https://cell.ijbio.ir/article_498_c07fb818d08d1e89680ab7b9a0f1a170.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
مقایسه کلی فرم ها در اسپیرولینا Arthrospira platensis تازه و پودری
منصوره
قائنی
لاله
رومیانی
سیده زهرا
معصومی زاده
اسپیرولینا پلاتنسیس ریز جلبک میکروسکوپی رشته ای است که کاربردهای زیادی به عنوان غذا و داروی انسان و حیوانات دارد . این ریزجلبک غنی از پروتئین ، ویتامین، اسیدهای چرب ضروری است و در دنیا بصورت تجاری تولید و در فروشگاه های مختلف به عنوان مکمل غذایی و دارویی به فروش میرسد. در این مقاله پس از کشت انبوه اسپیرولینا در دمای حدود 30 درجه سانتیگراد و با محیط کشت جردن در محیط گلخانه و رسیدن اسپیرولینا به حداکثر رشد، برداشت از محیط کشت انجام شد و نمونه های برداشت شده در دمای محیط خشک شدند. سپس پودر اسپیرولینا و نمونه تازه اسپیرولینا برای شمارش کلی فرم ها در محیط کشت ژلوز خوندار مطابق روش های استاندارد کشت داده شد. میزان کلی فرم های شمارش شده در پودر اسپیرولینا کمتر ار نمونه تازه بود. مطابق با استاندارهای غذایی میزان کلی فرم ها در پودر اسپیرولینا مناسب برای تغذیه انسانی نبوده ولی برای غذای دام، طیور و آبزیان بلا مانع بود
اسپیرولینا
کشت انبوه
کلی فرم
2015
05
22
85
93
https://cell.ijbio.ir/article_613_3b698569ca45331cd73a4abfba1ba3bd.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
ارزیابی تنوع ژنتیکی توده های ایرانی و ژنوتیپ های خارجی گلرنگ(Carthamus tinctorius ) با استفاده از صفات مورفولوژیکی و نشانگر مولکولی RAPD
محمود
قربانزاده نقاب
رحیم
افضل
ایران بعنوان یکی از مراکز اولیه پیدایش گلرنگ شناخته شده است. بنابر این تشخیص تنوع ژنوتیپ های گلرنگ برای نگهداری منابع ژنتیکی و کاربرد علمی و عملی این مواد در برنامه¬های به¬نژادی برای اصلاحگران میتواند مفید باشد. این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 24 ژنوتیپ گلرنگ از ژرم پلاسم بین المللی، توده های بومی ایران و گلرنگ وحشی با استفاده از صفات مورفولوژیکی و نشانگر مولکولی RAPD انجام شد. نتایج نشان داد که تنوع بالایی برای صفات مورفولوژیک در ژنوتیپ های گلرنگ مود بررسی وجود دارد که میتوان از این تنوع برای برنامههای اصلاحی گلرنگ جهت افزایش عملکرد دانه به نحو شایسته استفاده کرد. در بررسی توسط 11 نشانگر مولکولی RAPDاز میان 142 باند تکثیر یافته، تعداد 84 باند چندشکلی نشان دادند (7/57درصد). نتایج حاصل از تجزیه کلاستر نشانگر مولکولی نشان داد که این نشانگر قادر به تشخیص ژنوتیپ¬ها از یکدیکر است. توده¬های ایرانی در اکثر گروهها حضور داشتند که این امر دلیل بر تنوع بالا در تودههای بومی ایران و همچنین کاندید بودن این منطقه به عنوان یکی از خاستگاه¬های اصلی برای ژرم¬پلاسم گلرنگ است. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده توام از نشانگرهای مورفولوژیک و مولکولی جهت برنامه¬های اصلاحی گلرنگ بخصوص انتخاب والدین جهت تلاقی مفید میباشد و نشانگر مولکولی RAPD کارایی لازم را برای مطالعه تنوع ژنتیکی و مدیریت ژرمپلاسم گلرنگ دارد. همچنین توصیه میشود از تودههای بومی گلرنگ زراعی و وحشی ایران بعنوان یک منبع غنی ژنتیکی در برنامههای بهنژادی گلرنگ استفاده شود.
گلرنگ
صفات مورفولوژیکی
تنوع ژنتیکی
RAPD
2015
05
22
94
106
https://cell.ijbio.ir/article_616_2f7fc8914867cd336a6f1aed77e86f37.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
سکروتوم قارچ- 1103 Trichoderma harzianum و نقش بیوکنترلی آن
سارا
کاظم زاده
ناصر
فرخی
سعید
امین زاده
سید
مهدی علوی
ابوالفضل
سرپله
مجتبی
ممرآبادی
در این مطالعه، عصاره خام قارچ 1103- Trichoderma harzianum تهیه شد و اثر بازدارندگی آن بر طیفی از باکتریهای گرم مثبت، گرم منفی و تعدادی از گونههای قارچ مورد آزمایش قرار گرفت. عصاره سبب کنترل باکتریهای پاتوژن شامل Escherichia coli، Bacillus subtilis، Pseudomonas fluorescens، Salmonella typhi، Staphylococcus aureus و Xanthomonas citri (NIGEB-88 , NIGEB-9322) و همینطور قارچهای پاتوژن Macrophomina phaseolina و Rhizoctonia solani شد اما اثری بر پکتوباکتر Erwinia amylovora نداشت. اثر بیوکنترلی ترکیب ضد میکروبی موجود در عصاره در تیمار با تریپسین از بین رفت و در حضور SDS کاهش یافت که نشان از پروتئینی بودن طبیعت آن دارد. این پروتئین ضد میکروبی توانست به مدت نیم ساعت دمای 100 درجه سانتیگراد را تحمل کند و همچنین در طیفی از pHهای اسیدی و قلیایی (9-4) پایدار بماند. بدین ترتیب، دستاوردهای ما نشان از جداسازی یک پروتئین ضد میکروبی قارچی مقاوم در برابر حرارت را دارد که میتواند در آینده به عنوان عامل بیوکنترل مورد استفاده قرار بگیرد.
قارچ تریکودرما
پروتئین آنتی باکتریال
آنتاگونیست
پاتوژن
2015
05
22
107
114
https://cell.ijbio.ir/article_618_026d96f0676a99f5377be321003191cc.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
شکوفایی جلبکی در شمالغرب دریاچه ارومیه (ایستگاه باری)
رامین
مناف فر
سمیه
قربانی
دریاچه ارومیه یکی از دریاچههای بسیار شور دنیا میباشد که در سالهای اخیر دچار بحران خشکسالی شده است. افزایش شوری آب تا حد اشباع، کاهش شدید تراکم جلبکهای تک سلولی و پر سلولی و همچنین آرتمیا از جمله اثرات این بحران میباشد. علیرغم شرایط بحرانی حاکم بر دریاچه ارومیه، در تابستان سال 1391 شکوفایی شدید جلبکی در شمالغرب دریاچه ارومیه (ایستگاه باری) مشاهده گردید. بررسی فاکتورهای شیمیایی آب آن ناحیه و مطالعه گونه جلبک به روش موفولوژیکی و مولکولی با نمونهبرداری آب دریاچه در ناحیه شکوفا شده انجام شد. بررسی مولکولی گونه جلبک با استفاده از نمونهی جدا شده از دریاچه با مطالعه ژن 18srDNA و توالی یابی ITS صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که جلبک غالب در این ناحیه متعلق به گونه Dunaliella tertiolecta میباشد که بصورت غالب و با تراکم 106×2/1 در هر میلی لیتر از آب دریاچه در شوری فراتر از حد اپتیمم یافت میشود. بالا بودن برخی عناصر معدنی از جمله فسفات، آمونیاک و نیترات در ناحیه تحت مطالعه به همراه استرس شوری به عنوان علل احتمالی شکوفایی جلبکی در این اکوسیستم آبی پیشنهاد گردید.
باری
جلبک تک سلولی
دریاچه ارومیه
Dunaliella
2015
05
22
115
123
https://cell.ijbio.ir/article_638_7d49d71e3ad71bdd28258ef3ff316737.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
تمایز سلولهای بنیادی پوست انسان به سلولهای سازنده انسولین در محیط برونتن با استفاده از گلوکز و عصاره پانکراس ترمیمی
مریم
مهرابی
سامان
حسینخانی
سیروس
جلیلی
علی
مصطفایی
سلول درمانی یکی از روش های امیدوارکننده در درمان دیابت نوع1 می باشد. یکی از مناسب ترین گزینه ها برای این منظور، سلول های پیش ساز مشتق از پوست Skin-derived precursors cells (SKP) است که پتانسیل تمایز به سلول های سازنده انسولین Insulin producing cells (IPC) را دارند. در این مطالعه سلول های پیش ساز مشتق از پوست انسان Human skin-derived precursors cells (hSKP) جدا و تکثیر شده و تحت تاثیر عصاره پانکراسی (دو روز بعد از 60% پانکراکتومی) به IPC تمایز داده شدند. به منظور تمایز، hSKP ها در محیط DMEM حاوی FBS و عصاره پانکراسی و گلوکز برای مدت 14 روز کشت داده شدند. تولید انسولین این سلول ها با رنگ دیتیزون که به طور اختصاصی برای شناسایی انسولین به کار می رود، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، بیان انسولین در سلول ها با ایمونوسیتوشیمی بررسی شد و ترشح انسولین با استفاده از روش ایمونواسی آنزیمی ELISA مورد تایید قرار گرفت. تجمعات سلولی خوشه مانند بعداز حدود 14 روز ظاهر شدند. این خوشه ها نسبت به آنتی بادی ضد انسولین مثبت بودند و قادر به ترشح مقادیر قابل تشخیص انسولین در یک رفتار وابسته به غلظت گلوکز بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که hSKP تحت تیمار با عصاره پانکراسی توانایی تمایز به سلول های سازنده انسولین را دارند که می تواند گامی در جهت سلول درمانی دیابت در آینده باشد.
دیابت
تمایز
سلول های پیش ساز مشتق از پوست
سلول های انسولین ساز
2015
05
22
124
135
https://cell.ijbio.ir/article_506_ebb5ffdb7e42b7f271ed60e86b3e6515.pdf
پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
Cell Mol Res
2383-2738
2383-2738
1394
28
1
بررسی میزان آلودگی میکروبی آبهای سطحی رودخانه هراز
زهرا
یعقوب زاده
رضا
صفری
رودخانه هراز یکی از 3 رودخانه پرآب شمال کشور(استان مازندران) محسوب می شود که از دامنه های شمالی البرز مرکزی منشأ میگیرد و در مسیر خود با عبور از مناطق کشاورزی، ازمیان شهرها و روستاها انواع آلاینده ها را در خود جمع کرده و در نهایت به دریای خزر تخلیه می کند. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت میکروبی آبهای سطحی رودخانه هراز و شاخص های میکروبی کل کلیفرم وکلیفرم مدفوعی در مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح های مختلف و از جمله طرح احداث سد مخزنی منگل انجام گرفت. در این مطالعه 84 نمونه از آبهای سطحی رودخانه هراز، از 7 ایستگاه(سرخرود، کره سنگ، پل جلاو، نورود، کیلومتر 115 تهران ، لاسم، لار) در طی یک سال (مجموعاً 12 دوره نمونه برداری) برداشته شد ودر آن توتال کلیفرمها و کلیفرم مدفوعی مورد ارزیابی قرارگرفت . نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیشترین و کمترین میانگین لگاریتم تعداد توتال کلیفرم های آب سطحی به ترتیب متعلق به ایستگاه های سرخرود (CFU/100ml 9/4) و لاسم (CFU/100ml 4/2) بوده است. همچنین بیشترین و کمترین میانگین لگاریتم تعداد کلیفرم مدفوعی به ترتیب در ایستگاه سرخرود (CFU/100ml 3/2) و لاسم (CFU/100ml1/1 ) بوده است. نتایج آزمایشات نشان داد که جمعیت کلی فرمها بسته به تغییرات فصلی ، زمان و مکان نمونه برداری متفاوت بوده است و همچنین از نظرکیفی آب رودخانه هراز در سطح پایینی بوده جهت مصارف انسانی مناسب نمیباشد
"آلودگی میکروبی"
" آبهای سطحی"
"رودخانه هراز"
2015
05
22
136
144
https://cell.ijbio.ir/article_505_9ca52460c30ba0a94973e74818be4617.pdf